مراتب دعا

منوی اصلی


نویسندگان


لینک دوستان

تامل برانگیز

از الف تا ی برای تو

women

ترنم باران

هم نگاران

آهنگ

جشنواره ملی شعر الغدیر

تکه های دل

انجمن شعر دزفول

مرکز محافل و جشنواره ها حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی

کانون ادبیات داستانی دزفول

متیل

اخبار داستان

ادبیات

ققنوس خاکستری

خبر گذاری کتاب ایران

آیا مرجع مسابقات

فراخوان

فستیوال نیوز

فدک

کلمات عاشقانه ی خدا

قرآن و زندگی زیبای ما

پروانگی

مزرعه ی سبز

معاونت قرآن و عترت

ام الکتاب

داستان های قرآنی

شهر رمضان وبلاگ جامع قرآنی

اشعار قرآنی

وبلاگ قرآنی

وبلاگ قرآنی بینات

وبلاگ قرآنی کلام وحی

وبلاگ مذهبی قرآن پروژه

وبلاگ قرآنی ازشفت

وبلاگ قرآنی دانشگاه اصفهان

وبلاگ قرآنی اشراق

بزرگترین وبلاگ قرآنی

وبلاگ قرآنی افرا

قرآن بهار دل ها

وبلاگ قرآنی ریاحین

معرفی وبلاگ ها و وب سایت های قرآنی

هجدمین دوره ی سراسر مسابقات قرآن و عترت

دانلود رایگان نورالجنان

تحقیقات علوم و قرآن و حدیث

معجزات علمی قرآن

حضور قلب در نماز

جی پی اس موتور

جی پی اس مخفی خودرو

قالب بلاگفا

آمار بازدید

» تعداد بازديدها:
» کاربر: Admin

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 65
بازدید دیروز : 75
بازدید هفته : 191
بازدید ماه : 499
بازدید کل : 78609
تعداد مطالب : 236
تعداد نظرات : 22
تعداد آنلاین : 1


فال انبیاء

فال انبیاء

نیت کنید و اشاره فرمایید

آرشیو ماهانه


پیوند های روزانه


لوگوی ما

الفبای عترت


لوگوی دوستان



مراتب دعا

چهار شنبه 2 بهمن 1392

مراتب دعا

مراتب دعا

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 

دعامی‌تواند مراتب تشکیکی گسترده‌ای داشته باشد، زیرا دعا به طور مستقیم با معرفتانسان مرتبط است و نحوه معرفت و شناخت انسان با خداست که طرز گفتگوی او را تعیینمی‌کند. همانند کودکی که می‌خواهد با پدر خود سخن بگوید. میزان شناخت کودک ازجایگاه پدر نقش مستقیمی ‌در نحوه گفتگو دارد. گاهی کودک گفتگوی خود را در قالب چندخواسته کوچک مطرح می‌کند، و گاه می‌خواهد فقط با پدر حرف بزند و درد دل کند، و گاهیفقط می‌خواهد در آغوش پدر قرار گیرد. مراتب دعا نیز بر همین اساس متفاوت است که بهبرخی از آن‌ها به طور اجمالی اشاره می‌کنیم:

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 

۱-دعای تاجرانه

گفتگو با خدا گاهی بر مبنای خواستهمادی انسان صورت می‌گیرد و انسان از خدا می‌خواهد که آن خواسته را برآورد و اگرمتحقق نشود، انسان دل آزرده می‌شود. در حقیقت انسان وارد نوعی معامله با خدامی‌گردد. برای خود هویتی در مقابل خدا تصور می‌کند و به خواسته‌های خود اصالتمی‌دهد. هم‌چنان که در عبادت، بهشت و جهنم را در نظر می‌گیرد و با گرفتن بهشت و ردکردن جهنم با خدا معامله عبادی می‌کند، در دعا هم برآورده شدن خواسته مادی خود راوجه معامله کفتگو با خدا قرار می‌دهد. به قول مولوی:
آن گدا گوید خدا از بهر نان

متقی گوید خدا از عین جان

وقتی خدا را از بهر نان بخوانیم، اگر حاجت ما بر آورده شود، خوشحال می‌شویم و کارما با خدا تمام می‌شود و اگر حاجت بر آورده نشود، غمناک و گله‌مند از او هستیم. حتیگاهی ما انسان‌ها خود را به رخ خدا می‌کشیم و به اطاعت او می‌بالیم و خود را طلبکارمی‌دانیم. این نگرش به دعا که قطعاً نگرش صحیحی نیست، در اکثر مردم وجود دارد وبیشتر مردم از دعا همین تلقی را دارند. آدابی که برای مردم در دعاها بیان می‌شود،بیشتر برای تصحیح این گونه دعاهاست که مردم در خواسته خود جانب تعدیل را رعایت کنندو ادب خواستن از خدا را فراموش نکنند. رعایت این آداب در دعا تا حدودی دعا را دراین مرحله زیبا، وگر نه این گونه معامله کردن با خدا حسنی ندارد.
اگر انسانباور کند که آن‌چه خدا برای او می‌خواهد خیر است، به یک معنی از معامله‌گری با اوعبور می‌کند – امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی می‌فرماید: "من این لی الخیر یارب ولا یوجد الا من عندک … " (۸، ص: ۲۵۹) – این باور که نوعی ادب تعلیمی ‌برای دعااست، انسان را از این مرحله عبور می‌دهد. علی(ع) در نامه به امام حسن(ع) می‌فرماید: "…تأخیر در اجابت دعا تو را مأیوس نگرداند، زیرا اولاً، بخشش به مقدار نیت انسانعطا می‌شود. ثانیاً، ممکن است تأخیر، پاداش بیشتر سایل باشد. ثالثاً، ممکن است بهتراز آن‌چه را خواسته‌ای به تو عطا کند. رابعاً، ممکن است آن‌چه خواسته‌ای، باعث هلاکتو باشد و چون خدا خیر تو را می‌خواهد آن را به تو نداده است..."(۸،ص:۳۰۲). همه اینمضامین در سخن علی(ع) به منظور آماده کردن انسان برای عبور از مرحله دعای تاجرانهاست که این گونه دعا بر محور نتیجه می‌چرخد. مولوی نیز بخشی از مضمون سخن علی(ع) راچنین بیان می‌کند که:

شکر حـق را کـان دعـا مردود شد
من زیان پنداشتم و آن سود شد

بس دعاها کانزیان است و هلاک

وز کـرم مـی‌نشنـود یـزدان پاک

امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه دعایی دارند که در هنگام مبتلا شدن به گرفتاری و یابیماری می‌خواندند و می‌فرمایند: "خدایا من نمی‌دانم کدام حالت شایسته‌تر به شکراست. هنگام صحت که توان استفاده از روزی تو را دارم یا هنگام بیماری که وسیله رهاییمن از گناهان است (۶، ص: ۱۱۰).

این فقرات نوعی ادب حاجت خواستن از خدا را بیان می‌کند.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

۲-دعا در مرتبه تجلی افعالی خداوند

انسان وقتی ازمرتبه معامله‌گری با خدا می‌گذرد، در حقیقت نور الهی را در خود می‌یابد و تابش نورالهی است که وجود انسان را فرا می‌گیرد. اما این جلوه‌گری در همه انسان‌ها یکساننیست. انسان به میزان معرفت خود از تجلی الهی بهره می‌گیرد. تابش نور الهی همه عالمرا فرا گرفته است. قرآن می‌فرماید: "الله نور السموات و الارض..." (نور/35). اماقابلیت قابل در گیرندگی مؤثر است. انسان در اولین مرتبة دریافت، تجلی خدا را در بعدفاعلی و صفات فعلی او مشاهده می‌کند. برای انسان در مرتبه ارتباط با افعال خدا مهماست. غفاریت، رازقیت و … برای انسان قابل درک است. یعنی خداوند با این افعال برایما متجلی می‌شود. انسان از خدا روزی می‌خواهد، بخشش گناه می‌طلبد، اما در همهاین‌ها حقیقت خداوند را متجلی می‌بیند. یعنی گفتگوی با معبود با این بعد فعلی،مطلوب انسان قرار می‌گیرد، اما تحقق خواسته‌های مادی به تبع مطلوبیت گفتگو با حقاست.
نعمت تحت الشعاع جاذبه صاحب‌خانه قرار می‌گیرد و رفتن به خانه و نشستن برسر سفره بهانه‌ای برای دیدار اوست
.
طواف حاجیان دارم به گرد یار می‌گـردمبهانـه کــرده‌ام نان را ولیکن مست خبازمنه اخلاق سگان دارم نه بر مردارمی‌گردم نه بر دینار می‌گردم که بر دیدار می‌گردم.

 مولوی در مثنوی از زاویه دیگری هم به این بحث می‌نگرد:
هر که کارد قصد گندمباشدش

کـاه خـود انـدر تبـع می‌آیـدش

قصد کعبه کن چو وقت حج بُوَد

چونکه رفتی مکه هم دیده شود

قصد، در معراج، دیـد دوست بود

در تبـع عـرش وملائک هم نمود

بیان خواسته های مادی در ادعیة‌ مأثوره از ائمه طاهرین(ع) از همین باب است، یعنیآن‌ها نمی‌خواهند با خدا معامله کنند اما خواسته مادی را در پرتو گفتگوی با او مطرحمی‌کنند. امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه می‌گوید:
"
اللهم اعطنی السعه فی الرزق والامن فی الوطن و قره العین فی الاهل و المال و الولد و المقام فی نعمک عندی والصحهفی الجسم و القوه فی البدن..." (۸، ص:۲۷۳). با این دید خواسته مادی از خدا خواستن،زیبایی خاص خود را دارد؛ زیرا زیبایی مربوط به خواسته انسان نیست بلکه به نفس گفتگواست که در قالب آن خواسته مادی مطرح است و در حقیقت این گونه ادعیه نوعی ادب گفتگویمادی را نیز به ما می‌آموزد که از خدا چه بخواهیم و چگونه بخواهیم. در تجلی افعالیفراز و نشیب در زندگی انسانی زیاد دیده می‌شود اما در همه آن‌ها خدا دیده می‌شود
.
الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتادمشکل‌ها

آسان نمودن عشق در ابتدا و مشکل دیدن آن در ادامه راه، نتیجه فراز و نشیب زندگیانسانی است. این فراز و نشیب باعث می‌شود که انسان در راه معبود، بر آورده نشدنحاجت خود را تحمل می‌کند و سختی آن را بپذیرد.

در بیابان گر به شوق کعبه خواهیزد قدم
سرزنش‌ها گر کند خارمغیلان غم مخور

و نه تنها گاهیاز این سرزنش غم به خود راه نمی‌دهد که آن را نوعی وفاداری می‌پندارد.
سحـربلبـل حکایـت بـا صبـا کـرد

که حسن روی گل با ما چه ها کرد

از آن رنگ رخمخون در دل انداخت

و از آن گلشن به خـارم مبتلا کـرد

غـــلام همــــت آننـازنینــــــم

کـه کـار خیـر بـی روی و ریـا کرد


و چنیناست که انسان می تواند به مرتبه بعد قدم بگذارد.
امام سجاد(ع) آن‌گاه که حفظسلامتی خود را از خدا می‌خواهد آن را مقید به عدم معصیت خدا می‌کنند. "و احفظنا منبین ایدینا و من خَلفنا و عن ایماننا و شمائلنا و من جمیع نواحینا حفظا عاصما منمعصیتک، هادیا الی طاعتک..." (۶، ص: ۷۳). در تمام دعاهایی که در صحیفه سجادیه آمدهاین نکته مشهود است که هرگاه خواسته‌ای از خداوند مطرح شده ارتباط آن خواسته با خداهم مد نظر است یعنی هیچ چیزی به طور مطلق مورد حاجت نیست.


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

۳-دعا در مرتبهتجلی صفاتی

 
در مرتبه تجلی صفاتی، انسان از افعال عبور می‌کند و خدا را در قالبصفات می‌بیند. در این مرتبه، خداوند با صفات خود بر انسان متجلی می‌شود و نور صفاتیحق بر انسان می‌تابد. خدا را از قالب افعالی مثل رزاقیت و غفاریت بیرون می‌آورد وجمال و جلال و رحمت و امثال این صفات، بر او تجلی می‌افکند
.
دوش وقت سحر از غصهنجاتم دادند

و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

بـی‌خـود از شعشعه پـرتوذاتم کردند

بـاده از جـام تـجـلی صفـاتـم دادنـــد

 در این مسیر آن‌چه سختی است، به جان خریده می‌شود اما نه به عنوان این‌که سخت است،آن چنان که در تجلی افعالی گفته شد، بلکه آن رنج درد و سختی عیناً مطلوب اوست. یعنیدر قاموس انسان در این مرحله چیزی به عنوان سختی و آسانی مطرح نیست. در این مرتبه،آن چنان لذت بخش است که انسان نمی‌تواند از آن دست بکشد. در دعای سحرهای ماه رمضاناز قول امام باقر(ع) بخشی از گفتگو با خدا در مرحله تجلی صفاتی است: اللهم انیاسئلک من جمالک باجمله... اللهم انی اسئلک من نورک بانوره...(۸، ص:۲۵۷). یعنی دراین جا سخن از تجلی صفاتی تا بدان حد است که صفت تفصیلی برای آن به کار می‌رود. قرار گرفتن انسان در مرحله تجلی صفاتی با نوعی آشفتگی و وله و مستی همراه می‌کند. "الهی و الهمنی ولها بذکرک الی ذکرک...". این مستی و وله در او زیاده طلبی عاشقانهایجاد می‌کند: "الهی اقمنی فی اهل ولا تیک مقام من رجا الزیاده من محبتک... الهی واجعلنی ممن نادیته فا جابک و لا حظته فصعق لجلالک..." (همان،ص: ۲۲۴). در این دعازیادت محبت از خدا خواسته می‌شود و نیز از او می‌خواهیم که با ندای او به حالت صعقافتاده باشیم.
امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه در فقرات زیادی خواسته‌هایی از خدامطرح می‌کنند که ارتباط بنده با خدا را در مرحله تجلی صفاتی تبیین می‌کند: "فرغقلبی لمحبتک و اشغله بذکرک... و هب لی الانس بک و باولیائک و اهل طاعتک" (۶، ص:۱۴)و در جای دیگری می‌فرمایند: "و اجعل یقینی افضل الیقین" (۶، ص: ۱۲۸) "و هب لنایقینا صادقاً تکفینا به من معونة الطلب..."(همان، ص:۱۹۷). پر واضح است که اینخواسته‌ها فراتر از مشاهده حق در تجلی افعالی است. رسیدن به درجه یقین و محبت الهیبه انسان کمک می‌کند تا سیر و سلوک خود را به مرحله صفات الهی برساند و از لذتصفاتی بهره‌مند گردد
.
لذت چنین گفتگوهایی با خدا قابل وصف نیست. در بیان اینمستی و آشفتگی است که عرفا از زبان رمز و تمثیل استفاده می‌کنند. الفاظی که در عالمماده برای انسان شناخته شده‌اند، رمزی به عالم معنی محسوب می‌شوند. به عنوان مثال: واژه رخ به عنوان تجلی صفات جمالیه الهی به صفت لطف است
.
ای خوب رخ که پردهنشینی و بی حجاب

ای صــد هـــزار جـلوه گـر و بـــاز در نـقـاب

با عـاقـلانبگـو که رخ یـار ظاهــر اسـت

کاوش بس است این همه در جست‌و‌جوی دوست

و واژه زلف تجلی به صفت قهر و منع است.
سر زلفت به کناری زن و رخسار گشا

تاجهان محو شود خرقه کشد سوی فنا

مولوی نیز در همین زمینه قصه قابل توجهی را ذکر می‌کند که به داستان محتسب و مستمشهور است:

محتسب در نیمه شب جایی رسیـد
در بــن بـازار، مستـی خـفـتــــهدیــــد

گفت هان مستی چه خوردستی بگو؟

گفــت از آن خــوردم کـه هست انــدرسبو

گفت خود اندر سبو واگو که چیست؟

گفت از آن که خورده‌ام، گفت این خفیاست

گفت آن چه خورده‌ای آن چیست آن؟

گـفـت آن چـه در سبـو مخفــی اســتآن

دور می‌شـد این سـؤال و ایـن جـواب
مـانــد چــون خـــر محتســب اندرخلاب

گـفت بـا او محتـسب هیـن آه کــن

مــست هــو هــو کــرد هنــگـامسخــــن

گفــت گفتـم آه کــن هـو مـی‌کنـی

گفـــت مـــن شادم تـــو ازغـــم مـی‌زنـی
آه از درد و غــــــم بیــــداری است

هــو هـویمـــی‌کشــان از شــــادی است

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد 

۴-دعا در مرحله تجلی ذاتی

زیباترین جلوه گفتگو باخداوند، رسیدن به مقام تجلی ذاتی و وحدت حقیقی است. مرحله‌ای که انسان نور الهی راحتی در تکثر صفات حق نمی‌بیند بلکه وحدت واقعی را می‌یابد. این مقام همان مرحله فنادر حق است که انسان برای خود هویتی مستقل در مقابل حق نمی‌بیند و انقطاع کامل به اودست می‌دهد. حال وقتی در مناجات شعبانیه همین انقطاع کامل را از خدا می‌خواهیم،چقدر لذت بخش است:
"
الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاءنظر ها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنامعلقة بعز قدسک..." (۸8، ص: ۲۲۵
).
امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه هنگام مناجات باخدا چنین عرضه می‌دارند که "اللهم اخلصت بانقطاعی الیک" "خدایا من خودم را باانقطاع از هر چه غیر از تو است برای تو خالص گردانیده‌ام". انقطاع واقعی همان مقامانقطاع از همه چیز غیر از ذات الهی است
.
این مقام در حقیقت مقام عدم است و بهطور کامل در اشعار عرفانی امام خمینی به این حقیقت اشاره شده است
:
الا یا ایـهاالساقی ز مـی‌ پر ساز جامــم را

کـه از جـانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را

از آن می‌ریز در جامم که جانم را فنا سازد

بـرون سازد زهستی هسته نیرنگ ودامم را

از آن می‌ده که جانم را زقید خود رها سازد

بــه خـود گیرد زمامم رافرو ریزد مقامم را

از آن می‌ده که در خلوتگه رندان بی حرمت

به هم کوبدسجودم را به هم ریزد قیامم را

به ساغر ختم کردم این عدم اندر عدم نامه

بهپیر صومعه بر گو ببین حسن ختامم را

 

در این مرحله، انسان سخن غیر از سخن حق نمی‌گوید، فقط خدا از زبان او سخن می‌گویدبنابراین گفتن او عین اجابت است.
آن دعای شیخ نی چون هر دعاست

فانی است وگفت او گفت خداست

چـون خـدا از خود سؤال و کد کند

پس دعـای خویش را چون ردکند

در این مرحله است که گاهی انسان از دعا کردن خاموش می‌شود، اما نه آن خاموشی که ازسر خستگی از گفتگو با معشوق باشد بلکه آن خاموشی که از سر جذبه در معشوق و شوق بهاو و محو در لقای او ایجاد شده باشد.
آن دگر قومی‌شناسم ز اولیاء

کهدهانشان بسته باشد از دعا

 در بعضی از روایات این مضمون وارد شده است که: "من شغله ذکری عن مسالتی اعطیته فوقما اعطی السائلین" (۹، ج: ۴، ص:۱۶۷۴). کسی که یاد من او را از در خواست کردن بازدارد، بالاتر از آن چه به سائلین داده‌ام به او می‌دهم. ذکر یعنی یاد واقعی او کهغرق شدن در حقیقت واقعی حق باشد، و این یعنی خاموشی از دعا به معنی عرفانی.


دریک جمع بندی فشرده از مجموعه مباحث گذشته چنین نتیجه می‌گیریم که مفهوم دعا یکمفهوم ثابت نیست بلکه دارای مراتب متفاوت است. جلوه‌های زیبایی شناختی دعا در اینمراتب، متفاوت است. دعا در مرتبه درخواست تاجرانه، زیبایی ندارد و لذت بخش هم نیستاما در مراتب مختلف تجلی الهی اعم از فعلی و صفتی و ذاتی، دعا زیباست و لذت بخش وهمه این مراتب در دعاها و مناجات‌های صحیفه سجادیه به بهترین نحو به چشم می‌خورد.

 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

دکتر مهدی  ابراهیمی

منبع:سایت راسخون


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نوشته شده توسط نگار رحم خدا در ساعت 19:11



درباره



هدف از این وبلاگ ایجاد فضایی روح انگیز و قرآنی وزمینه ای برای ترویج و توسعه و گسترش کتاب خدا


مطالب پیشین

زیباتر از اینم مگه می شه
مهر پدری
مادر قهرمان
سال نو مبارک
انگار که پاییزم
حریم من
ذات
مهمان امام حسین (ع)
سختی ها
نشانه هایی از قدرت خدا
من کیستم؟
به نام خدا
آیا؟
بگو یا ابوالفضل
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
رابطه
یتیم
عید غدیر مبارک
مسابقه ی بزرگ غدیر
خطبه ی غدیر




Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by alefbayeetrat